18

پ:خسته نباشی.حسابی خوش گذشته بهت

من:من زیاد.جات خالی بود.می خوام باهات جدی بحرفم.می تونی اس بدی؟

پ:تقریبا

من:من به حرفات خیلی فکر کردم.من برای تو مناسب نبستم.بهتره از زندگیت برم بیرون

پ:جدی تو اس نمیشه گفت.باید تلی بحرفیم

من:نه.من نمی تونم.هم روم نمیشه هم گریم می گیره

پ:باشه.

من:یعنی برم؟

پ:تو اینو می خوای

من:من اینو نمی خوام.من اونیو می خوام که تو می خوای

پ:میشه بخوابیم؟

من:نه.منو نپیچون

پ:خیلی خری

من:اگه هزارتا هم فحش بدی من امشب ول نمی کنم

پ:باید تلی حرف بزنیم .حالت خوبه؟سرت خورده جایی؟

من:نه.عروسی زیاد خوردم.مست کردم

پ:اهان.نوش

من:من می دونم تو دوسم نداری

پ:جدا؟

من:اصلا ولش کن.تو واسه من خوبی.اگه من واسه تو خوب نیستم خودت می گی.چرا خودمو اذیت می کنم.می دونمم دوسم داری

پ:بزار وقتی خوب شدی می حرفیم.

من:الان خوبم.اروم شدم

پ:شب بخیر

من:خیلی بدی.همش به من بی توجهی می کنی

پ:اخه نمی فهمی چی داری می گی

من:باشه.هرچی دوس داری بگو.بای

اینم از بحث جدی ما که اخرش دعوا شد.همیشه همینه.

خب من نمی تونم تلفنی حرف دلمو بهش بگم