بی خوابی

ساخت وبلاگ

امشب بینهایت خرابم ..........چنان خراب که خواب از چشمانم فراریست...دلتنگی ام ر اپایان نیست .............تا کجا باید اینگونه سوختن ر انفس کشید و دم بر نیاورد؟عشق اگر هست چرا میسوزاند و به شرر میکشد ؟
مهر اگر هست چرا دستها در هم چفت نمیشونند تا ابدیت با هم بمانند ؟
خسته ........مغشوش...........اینها زاییده ی ذهن مشوش من و دل پریشان من است ........
کافه ی پریشان گویی را من نمیبینم .........گویی خود به تنهای جهانی از پریشانی و نا به سامانیم.........
هر چه هستم ..............بی نهایت شیدای شیداییم....حیران روی پنهانی که .............................میدانم نمی نمایاند روی خویش بر من .........

nik...
ما را در سایت nik دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nik nik بازدید : 385 تاريخ : جمعه 19 آبان 1391 ساعت: 3:27